سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مصاحبه با دختران در مورد حجاب - بسیجی اقتدار ملت
صفحه ی اصلی |شناسنامه| ایمیل | RSS | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو
بهار دلها و چشمه های دانش است و آن است راه مستقیم، آن است مایه هدایت کسی که آن را پیشوای خود قرار دهد [امام علی علیه السلام ـ در توصیف قرآن ـ]
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :50989
بازدید امروز :1
بازدید دیروز :3
اوقات شرعی
» درباره خودم
مصاحبه با دختران در مورد حجاب - بسیجی اقتدار ملت
پایگاه شهدای معلم
من یک بسیجی ام. شاید نه یک بسیجی واقعی ولی حداقل اسمش باعث افتخاره من است
» لوگوی وبلاگ
مصاحبه با دختران در مورد حجاب - بسیجی اقتدار ملت
» فهرست موضوعی یادداشت ها
» مطالب بایگانی شده
» جستجو در وبلاگ

» آوای آشنا
» مصاحبه با دختران در مورد حجاب
موضوع پوشش در کشور ما از موضوع هایى است که همیشه در باره اش حرف هایى اصلى و حاشیه هایى چشم گیرتر وجود داشته است. سال هاى زیادى ، این پوشش با محدودیت هاى تعریف شده و نشده اى تابع الگویى تقریباً ثابت بود. خیلى ها در این سال ها از محدودیت دم مى زدند. از این که تعریف پوشش در کشور ما موجب شده است تا آنها درگیرودار وضعى تحمیل شده و اجبارى ، چیزى را بپوشند که دوست ندارند. اما این حقیقت دیگر قابل انکار نیست که از چندسال پیش به این طرف ، پوشش، برخى تابع هیچ حد و مرز تعریف شده اى نبوده است.دامن هاى لنگى تنگ و چاک دار که این روزها برخى از خانم ها با مانتوهاى کوتاه و چسبان مى پوشند، شال هاى حریر نازک ، آستین ها و پاچه هاى گتردار که گاهى تا آرنج یا زانو بالا مى برد، نشانه هایى از این ادعا است که موجب شد تا دوباره مسئولان به فکر اعمال قانون حجاب در کشور بیفتند.
به راستى «حجاب» براى دختران و زنان امروزى چه تعریفى دارد؟ چند درصد از آنها براساس منطق «دلمان مى خواهد» و «دوست داریم» زندگى مى کنند؟ چند درصد حجاب را یک موضوع فردى و چند درصد آن را مسأله اى اجتماعى مى دانند؟ چنددرصد از زنان تا به حال با مطالعه و تحقیق در باره «حجاب» به نتیجه اى رسیده اند؟
آزادى را عشق است
«یاسمین ملک محمدى» دختر ۲۴ساله اى است که بدحجابى خود را قبول ندارد. او مى گوید:«من دلم مى خواهد آزاد باشم. آزادى یعنى همین که هرچه دلت خواست بپوشى. دلم مى خواهد که لباس هاى مد روز بپوشم. هرچه هم تنگ و کوتاه باشد، مهم نیست.» این خانم از آن دسته است که دراین مقوله جز به خود و نظراتش به چیز دیگرى فکر نمى کند. مانتوهایى که در کمد دارد، سرخابى، سفید و نارنجى است. اغلب روى سرش شال مى اندازد و دو تا هم شلوار پاچه کوتاه دارد که با همه این رنگ ها «ست » مى شود. مانتوهایش آن قدر تنگ است که دکمه نارنجیه انگار به سختى به جا دکمه سمت راست مى رسد و بعد از بسته شدن هم، آدم هر لحظه منتظر از جا پریدنش است. با این مانتو، او یک شلوار برموداى تا یک وجب زیر زانوى سفیدرنگ مى پوشد. خودش مى گوید: «اوایل کمى این نوع پوشش برایم سخت بود. چون تعداد کسانى که این «مد» را مى پوشیدند، خیلى کم بود اما بعد، بیشتر شد و ما هم راحت شدیم.»
دراین باره گفته هاى سردار رادان، رئیس پلیس تهران را یادآورى کنیم که گفت، نتایج حاصل از یک نظرسنجى درباره بعضى از افراد بدحجاب نشان مى دهد عده اى از بدحجاب ها به این دلیل نوع خاصى از پوشش را انتخاب مى کنند که حس مى کنند در غیراین صورت از جامعه و دوستانشان عقب مى افتند.
«شهره »، «سارا» و «ژاله» دانشجویان رشته هنر یک دانشگاه غیرانتفاعى اند. آنها را که نمونه هاى عینى «مد» روز هستند در خیابان ولى عصر(عج) مى بینم. خودشان را پایبند اصول اخلاقى معرفى مى کنند و شلوارهاى تنگ و کوتاه، مانتوهاى جذب بدن و آستین هایشان را که تا آرنج بالا رفته است به هیچ وجه مخالف این اصول نمى دانند. «ژاله» مى گوید:«هوا گرم شده است و این نوع پوشش خنک»تر است. در واقع حق ما است که هرچه دوست داریم، بپوشیم.» او با بیان این که طرح برخورد با «بدحجاب»ها موجى ایجاد مى کند و به سرعت به فراموشى سپرده مى شود، مى گوید: «اگر یک روز برسد که دانشگاه ها مقنعه را هم اختیارى اعلام کنند، خیلى خوب مى شود.»
مقنعه اى که او از آن حرف مى زند، پوشش وارفته اى است که تا نزدیک قوس آخر کله اش عقب رفته است. «شهره» هم مثل دوستش فکر مى کند. آنها حق خودشان مى دانند که هرچه دوست دارند، بپوشند و مدعى هستند که چون دوست دارند، پس مى توانند آستین ها و پاچه هایشان را تا هرجا که مى خواهند کوتاه کنند. آنها حاضر نیستند که بشنوند حجاب و حفظ آن جزو اصول دینى ما است و به همه سؤال هاى من دراین باره تنها با جمله هاى «دوست داریم»، «دراین باره مطالعه نکردیم چون وقت نداریم»، «دلمان مى خواهد»، «مى خواهیم شیک و مد روز به نظر بیاییم» و «به هیچ کس مربوط نیست»پاسخ مى دهند.
هنجارشکنى
خودباختگى در برابر «مد» پدیده اى است که گریبان افراد سطحى و تنگ نظر را بیش از بقیه مى گیرد. در واقع عموماً باسوادها باحجاب تر و کم سوادها، بدحجاب ترند.
این موضوع را دکتر «احمدى»، روانپزشک و مشاور مى گوید و مى افزاید: «هر آدم مسلمانى مى داند که حجاب جزو واجبات دین است. حد و حدود آن هم به روشنى تعریف و تبیین شده است. زن مسلمان تنها مجاز است که گردى صورت و کفین (دو کف دست تا مچ) را نپوشاند. حالا اگر کسى مى آید و از این حد تجاوز مى کند، حق ندارد به نظر جامعه بى احترامى کند و با شرایطى مغایر با اصول اجتماع به خیابان بیاید. او در خلوت خود، مى تواند هرجور دلش خواست زندگى کند اما وقتى پایش را به کوچه و خیابان مى گذارد باید حرمت باور و اعتقاد آدم هاى دیگر و ارزش هاى اجتماعى را حفظ کند. از نظر روانشناسى کسى که با زیر پا گذاشتن اصول اجتماع قصد هنجارشکنى دارد، فردى داراى اختلال رفتارى و ناسازگار است.»
احترام به اجتماع
احترام به نظر اجتماع و آشنایى با اصول آداب معاشرت اجتماعى به افراد هیچ جامعه اى اجازه نمى دهد که با منطق فردى و بدون توجه به عرف اجتماعى لباس بپوشند و در اجتماع حاضر شوند. «آرزو وفا آذر» دانشجوى ۲۲ ساله یکى از دانشگاه هاى انگلیس در این باره مى گوید: « در آن جا (انگلیس ) هم مردم براى هرمکان و مراسم ، پوشش خاصى را انتخاب مى کنند. زنان انگلیسى هرگز با لباس هاى شب به خیابان نمى آیند یا در محیط کار و دانشگاه حاضر نمى شوند. تا آن جا که من دیدم و دریافتم اغلب زنان در محیط هاى کارى ، تحصیلى ، هنگام خرید و خلاصه در هر جایى به جز میهمانى ، خیلى ساده لباس مى پوشند و هرگز گرایشى به جلب توجه هاى آنچنانى ندارند مگر این که از نظر اخلاقى مشکل داشته باشند». وى مى افزاید: « در همه جاى دنیا با افرادى که برخلاف عرف لباس مى پوشند، برخورد انتظامى و قضایى مى شود و این حق اکثریت جامعه است که خواستار الگویى مشخص و منطبق با اصول دینى و اجتماعى براى نوع پوشش مردم باشند.»
خلق را تقلیدشان برباد داد
تقلید از مدل هاى غربى و اجراى آنها روى مانتو و شلوارهاى ایرانى ، شکل خنده دارى از نوعى پوشش را به وجود آورده که معلوم نیست، چى هست و به کجا تعلق دارد. آیت الله سبحانى یکى از ائمه جماعات دراین باره مى گوید: «حجاب اصل تعریف شده در دین و نظام اسلامى است. افراد تابع این کشور چنانچه مجموعه قوانین مربوط به راهنمایى و رانندگى یا دیگر قانون ها را پذیرفته اند باید پذیراى این قانون صریح اسلامى نیز باشند.»
وى مى افزاید: « نمایش این چنینى دست و پا و صورت که این روزها مد شده، شکل مضحکى از آزادى هاى بى قید و شرط است. نمى شود در ایران بود و مثل اروپایى ها فکر و زندگى کرد. نمى شود مسلمان بود و از دستورات صریح اسلام پیروى نکرد. نمى شود طالب آزادى بود و بعد وقتى در اختیار گذاشته مى شود، آن را تحریف کرد یا مورد سوءاستفاده قرار داد.»
به راستى اگر حد و حدود رعایت مى شد. اگر دخترها وپسرهایى که مرزهاى دینى و اخلاقى را در پوشش شکستند، عقده هاى مینى مالیستى شان را در مانتوها و شلوارهایشان بروز نمى دادند. کمى به قوانین کشورمان احترام مى گذاشتیم. مطالعه مى کردیم و تکلیف خود را در برابر پدیده حجاب تعریف و تعیین مى کردیم، چه نیازى بود به این که نیروى انتظامى، نمایندگان مجلس ، دولتمردان و... با صرف کلى هزینه و وقت به فکر اصلاح پوشش و اعمال قانون حجاب بیفتند؟





پایگاه شهدای معلم:: 86/3/7:: 11:36 صبح | نظرات دیگران ()