سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پشت چادر فرمانده - بسیجی اقتدار ملت
صفحه ی اصلی |شناسنامه| ایمیل | RSS | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو
ذکر، رهنمود خردها و بیداری جانهاست . [امام علی علیه السلام]
» آمارهای وبلاگ
کل بازدید :50997
بازدید امروز :4
بازدید دیروز :5
اوقات شرعی
» درباره خودم
پشت چادر فرمانده - بسیجی اقتدار ملت
پایگاه شهدای معلم
من یک بسیجی ام. شاید نه یک بسیجی واقعی ولی حداقل اسمش باعث افتخاره من است
» لوگوی وبلاگ
پشت چادر فرمانده - بسیجی اقتدار ملت
» فهرست موضوعی یادداشت ها
» مطالب بایگانی شده
» جستجو در وبلاگ

» آوای آشنا
» پشت چادر فرمانده

 

بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از هیئت، پذیرایی که تمام شد ،ظرف غذا را رها کرد و رفت . صدا زدم : بیا ، برگشت و نشست . گفتم اخوی ! چرا این یه ذره غذا رو گذاشتی و رفتی ؟ گفت : میل ندارم . گفتم چرا ؟ این که چیزی نیست . بخور بعد برو . مثل اینکه حواسش جای دیگری بود . نگاهی به طرف دیگر انداخت و گفت : نه ! مهم نیست . گفتم : تازه چایی هم نیم خورد کردی ، یه قند اضافه هم دور انداختی که زشته ! مثلا هیئت اومدی ثواب جمع بکنی !!؟ همه ی ثواب هات با همه ی اینها از بین رفت که ! انگار اصلا حوصله ی نصیحت گوش کردن نداشت . بلند شد و رفت . نگاهی به قندها کردم یاد چیزی افتادم . د.باره صدا زدم : بیا . با کمی اخم برگشت بالای سرم ایستاد . بلند شدم ، دستم را روی شانه اش گذاشتم و گفتم :
یک بار کنار چادر یکی از فرمانده ی گردانها ، شهید مهدی باکری چند حبه قند پیدا کرد . رفت با دست لرزانش قندها را برداشت ، خاک هایش را فوت کرد ، بردشان پیش فرمانده ی گردان . گفت : ((فلانی ! حق دارم بزنم تو سرت یا نه ؟)) فلانی گفت : (( آخه چرا آقا مهدی ؟ چی شده مگه ؟ کسی خلافی کرده یا ...)) آن چند حبه قند را گرفت جلوی چشمش و گفت : (( اینها پشت چادر تو چی کار می کنه ؟))فلانی گفت :((اینها را ... من ...)) مهدی گفت:((میدانم چه کارت کنم.))همان جا رفت یه دستنویس بلند بالا نوشت ، داد به تمام فرماندهان گردانها ، مازمشان کرد که رعایتشان کنند. آن نوشته بود :(( مواظب باشید خون دوست شهیدتان را با اسراف لگد نکنید. ))
خاطره که تمام شد سرش را زیر انداخت و یاد قرارش افتاد و به فکر فرو رفت .

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

 


                                                                                                   




پایگاه شهدای معلم:: 86/3/7:: 11:59 صبح | نظرات دیگران ()